سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوندِ سبحان، شخصِ بی شرمِ گستاخِ بر گناهان را دشمن می دارد . [.امام علی علیه السلام]

هیوا

معبد آناهیتا یا کاخ خسرو؟(?)
معمای کنگاور همچنان باقی است
به اعتقاد این گروه جذابیت توده عظیمى از سنگ هاى فروافتاده از فراز بنا که بر پیرامون آن انباشته است و جلوه هر یک از آنها پیام دار شکوه بنایى فراتر از مقیاس رفع نیازهاى انسان یا حتى نیازهاى گروهى در کاربرى هاى روزهاى ویژه است و بیشتر به جاودانگى آیینى و تشریفات آدابى، فراملى مى ماند تا کاخى براى زندگى یا حکومت شاهى از شاهان پرشوکت، این بناى عظیم با این وسعت و با این کیفیت در حوزه فلات ایران کم نظیر و بى دلیل است با این حال با وجود بدنه هاى بسیار وسیع آنکه پوشیده از سنگ هاى بسیار بزرگى است در این بنا هیچ نشانه اى از نقش هاى تزیینى گل و گیاه و مجسمه هاى انسانى یا حیوانى نیست. معتقدان به نظریه معبد بودن بناى باستانى کنگاور این فرضیه را بر اساس باورهاى آیینى مردم ساکن در این منطقه مى دانند که از ایجاد تزیین در بنا پرهیز کرده اند.به اعتقاد گروه دوم، ایزدور خاراکسى نخستین کسى است که وجود معبدى را در کنگاور خاطر نشان ساخته و در هنگام توصیف معبد آناهیتا به نام معبد آرتمیس از معبد اکباتان (همدان امروزى) منسوب به آنائیتیس نیز یاد مى کند و ادامه مى دهد که آنها (شاید مغان) همیشه در آنجا قربانى مى کنند. در این صورت اگر معبد کنگاور که در واقع اولین معبد آناهیتایى بوده که وى بر سر راه همدان از آن بازدید کرده است توصیفى ازمراسم عبادى درآنجا نمى کند. مسعود آذرنوش باستانشناس دوره ساسانى عقیده دارد هیچ دلیلى براى انتساب مجموعه کنگاور به معبد گمشده آرتمیس (آناهیتا) در دست نیست. نه کتیبه اى درمورد اختصاص بنا به آرتمیس، نه پیکره اى آیینى. هیچ چیز دلالت بر آن نمى کند. وى اعتقاد دارد که درناحیه دیگرى از شهر کهن کنگاور باید به دنبال معبد آرتمیس که ایزدور خاراکسى ازآن نام مى برد گشت.همچنین از نویسندگان ایرانى وعرب مى توان به ابودلف اشاره کرد که درسده چهارم هجرى قمرى ( دهم میلادى) ازمحوطه بازدید کرده وآن را کاخى عجیب توصیف مى کند که بر روى صفه اى به ارتفاع بیست پا ساخته شده با ایوان هاى عالى وکاخ ها وگنجینه هایى که زیبایى تزئیناتش چشم ها را خیره مى کند. سپس مى افزاید که آنجا تفرجگاه خسرو دوم ( پرویز) بوده است. حمدالله مستوفى نیز کاخ را به خسرو نسبت داده وازبلوک هاى سنگى یکپارچه که در ساختمان آن به کار رفته سخن مى گوید. به اعتقاد این گروه دلیلى وجود ندارد که به گفته هاى جغرافى دانان شرقى اعتماد نکنیم و تا زمانى که گفته هاى آنها رد نشده است باید آنها را همچون ایزدور خاراکسى معتبر بشمار آوریم. بنا براین، واژه « قصر» این نویسندگان مى تواند جایگزین معبد باشد که ایزدور خاراکسى به کار برده است. با این حال نویسندگان ایرانى وعرب محوطه را به عنوان « قصر اللصوص» مى شناسند که به معناى کاخ دزدان است. این دزدى درواقع نوعى مقاومت بود درمقابل سپاه عرب که به نهاوند فرستاده شد.همچنین گروهى که به کاخ بودن این محوطه اعتقاد دارند اقدام به مقایسه عناصر معمارى بناى کنگاور با سایر بناهاى شاخص دوره ساسانى کرده اند. به عنوان نمونه مى توان به ستون هاى گچى نماى گچ اندود خسرو درقصر شیرین که داراى نوعى سرستون دوریک هستند اشاره کرد که بسیار به سرستون هاى کنگاور شباهت دارد. نظیر نیم ستون هاى گوشه هاى مجموعه کنگاور را هم مى توان دریکى از حیاط هاى درونى عمارت خسرو یافت. دراین محل یک واحد مربع شکل بزرگ در رواقى ستون دار محصور است که مقطع ستون هاى گوشه ها شکل قلب دارد. همچنین با مقایسه بازسازى قوس هاى فضاى میان ستون هاى بناى کنگاور با بناى ساسانى طاق گرا مى توان تشابه زیادى را یافت. به علاوه پایه ستون هاى کنگاور عملاً همان تراش پایه دیوار طاق گرا را دارد. تراش تزئینى سنگ هاى زیر پاتاق در طاق گرا کاملاً مشابه سرستون هاى کنگاور نیست اما تراش قوس هاى کنگاور همانندى بسیارى را با قوس هاى اتاق گرا نشان مى دهد. با توجه به این که تاریخ گذارى طاق گرا بیشتر به اواخر دوره ساسانى نزدیک تر است مى توانند مدرک مناسبى جهت تاریخ گذارى بناى کنگاور در این دوره و به طور دقیق تر در دوره سلطنت خسرو دوم باشد. در مورد صفحه ستون دار محوطه نیز مى توان تصور کرد که در واقع جنبه تزئینى براى کاخ خسرو دوم داشته است به این دلیل که در طول مدت حفارى هایى که در محوطه معبد آناهیتا صورت پذیرفته هیچ اثرى که نشان دهنده سقف بنا باشد به دست نیامده است. تنها در گوشه جنوب غربى مجموعه بلوکى به دست آمده است که ??? سانتیمتر درازاى آن بوده و مى توانند بخشى از پایین ترین سنگ پاتاق باشد. این سنگ تنها بلوک باقیمانده از یک قوس نعل اسبى است که قطر دهانه آن مى باید ??? سانتیمتر باشد. در صورتى که این بنا مسقف بوده باشد به احتمال زیاد مى بایست عناصر شاخص معمارى ساسانى همچون کنگره ها را بر بالاى بناى مسقف جست که تاکنون از حفارى ها به دست نیامده اند.در رابطه با بقایاى ساسانى کنگاور سیف الله کامبخش فرد مى نویسد: «نوشته هاى منفرد و پراکنده اى است در پشت و روى بعضى سنگ ها حجارى (شده) پوشش دیوار شرقى معبد آناهیتا، نوشته ها به صورت منقور و حک شده مربوط به اواسط دوره ساسانى است و چون در پشت و روى سنگ هاى حجارى فقط دیده مى شود حاکى از آن است که معبد آناهیتا در زمان ساسانیان تعمیر شده...» این علامت هاى حجارى شده دوره ساسانى همچنین شامل نمادهاى حیوانى و گیاهى است که به زعم عهده اى نمادهاى آناهیتا است ولى حضور آنها روى سنگ ها ثابت نمى کند که مجموعه یک معبد است کما این که در سایر محوطه هاى ساسانى که کاربرد مذهبى نداشته اند، علامت هاى سنگ تراشان ساسانى دیده مى شود. بنابراین طبق عقیده این گروه به نظر مى رسد محوطه باستانى کنگاور کاخى از خسرو دوم است. کاخى که ممکن است ساختمان آن در زمان خسرو شروع گشته و هرگز به پایان نرسیده باشد.براساس طرح پیشنهاد شده به سازمان میراث فرهنگى پیشین در تابستان ???? قرار بر این بود که با هدف بازسازى و نگهدارى مراکز باستانى و کهنسال کشور، برخى استادان و باستانشناسان و پژوهشگران زبده که از کار کنار گرفته بودند در قالب مؤسسات خصوصى که به ثبت قانونى رسیده اند قراردادهایى با سازمان میراث فرهنگى براى احیا و بازسازى بناى معبد آناهیتاى کنگاور به امضا برسانند. با این حال هیچ فعالیت محسوسى توسط سازمان میراث فرهنگى براى معرفى گسترده تر این مکان در این سال ها صورت نپذیرفته و این سؤال هنوز در ذهن بازدیدکنندگان بناى کنگاور مطرح است. معبد آناهیتا یا کاخ خسروپرویز؟ پاسخ به این پرسش در گرو پژوهش هاى بیشتر در محوطه باستانى کنگاور است.



شهرام خزایی ::: سه شنبه 86/12/14::: ساعت 12:59 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 5


بازدید دیروز: 8


کل بازدید :30579
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<